تقوای شدید در تغذیه کودک
زمان بازگشتنش به نیشابور حکومت بر کشور ایران بر عهده الب ارسلان سلجوقى، و وزارت به دست خواجه نظام الملک بود.
خواجه دانشگاه نظامیه را بخاطر ابوالمعالى ساخت، و خطابه و تدریس را در آن مرکز علمى به او تفویض کرد.
پدر ابوالمعالى شیخ ابو محمد عبدالله از پرهیزکاران و باسوادان روزگار خویش بود و از طریق نویسندگى و نسخه بردارى از کتابها تأمین معاش مىنمود.
او از محصول زحمات و دسترنج خود که مالى پاک و حلال بود پولى پسانداز کرد و کنیزى خرید، کنیز زنى پاکدامن و پرهیزکار و داراى منشى نیک و اخلاقى پسندیده بود، و پس از مدتى حامله شد، شیخ ابو محمد پس از حامله شدن کنیز بیش از پیش در حلال بودن معیشت خانوادهاش به مراقبت برخاست.
زمانى که کنیزش وضع حمل کرد، به شدت سفارش کرد، و اهتمام نمود که طفل از شیر زنهاى دیگر تغذیه نشود، و در نهایت زحماتش براى پاک بار آمدن طفل ضایع نگردد.
شیخ یک روز وارد اطاق شد، مادر طفل در بستر بیمارى قرار داشت، غافل از این که طفل به اندازه لازم از شیر مادر نخورده بود، و زنى از همسایگان که در آنجا حضور داشت براى ساکت کردن بچه مقدارى شیر به او داده بود، شیخ پس از آگاه شدن به این داستان بسیار اندوهگین شد، بچه را برداشت و سرازیر کرد، و با دستش شکم طفل را فشار مىداد و با انگشتش دهان بچه را باز مىکرد تا هر چه شیر خورده بود از دهانش بیرون ریخت و در آن حال مىگفت مردن فرزندم براى من آسانتر است از این که زنده بماند و طبیعت او آلوده به فساد و سرشته با شیر مجهولى گردد!
این طفل همان ابوالمعالى امام الحرمین است که بر اثر دقت پدرش در تغذیه از او مال حلال و تربیتش مطابق با اصول اسلام در آینده شخصیتى برجسته و از دانشمندان نامى شد.
- ۹۱/۱۲/۰۲