سئوال راه راه
از گور خری پرسیدم :
« تو سفیدی ، راه راه سیاه داری ، یا این که سیاهی ، راه راه سفید داری ؟ »
گور خره به جای جواب دادن پرسید :
« تو خوبی ، فقط عادت های بد داری ،یا بدی و چند تا عادت خوب داری ؟
ساکتی ، بعضی وقت ها شلوغ می کنی ، یا شیطونی بعضی وقت ها ساکت می شی ؟
ذاتاً خوشحالی ، بعضی روز ها ناراحتی ؛ یا ذاتاً افسرده ای بعضی روزها خوشحالی ؟
لباس هات تمیزن ، فقط پیرهنت کثیفه ، یا کثیفن و » شلوارت تمیزه ؟
... و گورخر پرسید و پرسید و پرسید ، و پرسید و پرسید ، و بعد رفت .
دیگه هیچوقت از گورخر ها درباره ی راه راهاشون چیزی نمی پرسم . 1
1 – گورخر یک استعاره است . از همه ی چیز هایی که سفیدند با فاصله های سیاه ، یا سیاهند با فاصله هایی سفید .
2 – فاصله ها همیشه لازمند . سفید یک دست کسل کننده است و چشم را می زند . سیاه یکدست هم دلگیر است و خسته کننده . وقتی سفیدی ، فاصله ای بین سیاهی ها می اندازد ، چشم نواز می شود . فاصله های سیاه هم جاذبه هایی می آفرینند و شوق عبور ایجاد می کنند که به دنبال هر لحظه ی سیاه یک امید سفید می آید .
3 – گور خر آمیزه ای از فاصله های سفید و سیاه است . این تویی که آن را سیاه با راه راه سفید یا سفید با راه راه سیاه می بینی .
4 – سئوال تو از هر کس ، همان سئوال او از توست . تو همیشه خوش اخلاقی ، بعضی وقت ها بد اخلاق یا همیشه بد اخلاقی ، بعضی وقت ها خوش اخلاق ؟
5 – پیام این حکایت ، این است که سئوال هایت را از خودت بپرس . جواب آنها در درون توست .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 – به نقل از کتاب چراغی در زیر شیروانی ، اثر سیلور استاین ، ترجمه ی طوبی یکتایی .
- ۸۸/۱۰/۲۷
www.hotelspeciality.blogfa.com
وبلاگ ما را به نام مدرسه ی هتلداری پیوند بزنید سپس خبر دهید تا وبلاگ شما را پیوند بزنیم.