گنجور

امیرمحمد محتشم

گنجور

امیرمحمد محتشم

پیام های کوتاه
پیوندها

سئوال راه راه

امیرمحمد محتشم | يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۸۸، ۱۱:۱۷ ق.ظ

 از گور خری پرسیدم :

« تو سفیدی ، راه راه سیاه داری ، یا این که سیاهی ، راه راه سفید داری ؟ »

گور خره به جای جواب دادن پرسید :

« تو خوبی ، فقط عادت های بد داری ،یا بدی و چند تا عادت خوب داری ؟

ساکتی ، بعضی وقت ها شلوغ می کنی ، یا شیطونی بعضی وقت ها ساکت می شی ؟

ذاتاً خوشحالی ، بعضی روز ها ناراحتی ؛ یا ذاتاً افسرده ای بعضی روزها خوشحالی ؟

لباس هات تمیزن ، فقط پیرهنت کثیفه ، یا کثیفن و » شلوارت تمیزه ؟

... و گورخر پرسید و پرسید و پرسید ، و پرسید و پرسید ، و بعد رفت .

دیگه هیچوقت از گورخر ها درباره ی  راه راهاشون چیزی نمی پرسم . 1

1 – گورخر یک استعاره است . از همه ی چیز هایی که سفیدند با فاصله های سیاه ، یا سیاهند با فاصله هایی سفید .

2 – فاصله ها همیشه لازمند . سفید یک دست کسل کننده است  و چشم را می زند . سیاه یکدست هم دلگیر است و خسته کننده . وقتی سفیدی ، فاصله ای بین سیاهی ها می اندازد ، چشم نواز می شود . فاصله های سیاه هم جاذبه هایی می آفرینند و شوق عبور ایجاد می کنند که به دنبال هر لحظه ی سیاه یک امید سفید می آید .

3 – گور خر آمیزه ای از فاصله های سفید و سیاه است . این تویی که آن را سیاه با راه راه سفید یا سفید با راه راه سیاه می بینی .

4 – سئوال تو از هر کس ، همان سئوال او از توست . تو همیشه خوش اخلاقی ، بعضی وقت ها بد اخلاق یا همیشه بد اخلاقی ، بعضی وقت ها خوش اخلاق ؟

5 – پیام این حکایت ، این است که سئوال هایت را از خودت بپرس . جواب آنها در درون توست .

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 – به نقل از کتاب چراغی در زیر شیروانی ، اثر سیلور استاین ، ترجمه ی طوبی یکتایی .

  • امیرمحمد محتشم

نظرات  (۹)

اگر می خواهید در مورد رشته هتلداری بیشتر بدانید به این وبلاگ بیایید
www.hotelspeciality.blogfa.com
وبلاگ ما را به نام مدرسه ی هتلداری پیوند بزنید سپس خبر دهید تا وبلاگ شما را پیوند بزنیم.
  • انجمن فرزانگان کویر
  • با سلام

    نشنیدی که صوفی می کوفت -- زیر نعلین خویش میخی چند
    آستینش گرفت سرهنگی -- که بیا نعل بر ستورم بند
    نگفته ندارد کسی با تو کار -- ولیکن چو گفتی دلیلش بیار


    انجمن فرزانگان کویر
  • گاه نوشت های دبیر ادبیات
  • سلام و عرض ارادت ای دوست

    به قول مولانا:

    زآنکه ضد را ضد کند پیدا یقین
    زآنکه با سرکه پدید است انگبین
    و یا
    بد ندانی تا ندانی نیک را
    ضدّ را از ضد توان دید ای فتی

    پس اجتماع سیاهی و سپیدی در آدمی باعث پیدایش معنای رنگ مخالف است. اگر سراسر خوبی بود معنای بدی را نمی دانست و اگر سراسر بدی بود خوبی معنایی نداشت.


    سلام وبلاگ بسیار جالبی دارید به شما تبریک می گویم.
    داستان جالبی بود
    سلام

    حکایت پر مفهوم و حکیمانه ای بود

    ممنون

    دبستان عصمتیه
    سلام. و عرض ادب

    چند صباحی است که دست روزگار ما رو از ولایت دور ساخته و فرصت اتصال به فضای مجازی محدود شده.

    در عوض دوستانی چون شما فعالید و ما رو محظوظ می فرمایید.

    مخصوصا این پست آخری. که واقعا حکایت اکثر ماست.

    یا حق
  • انجمن فرزانگان کویر
  • با سلام
    دنیای آموختن دنیای پر خاطره ای است و سرشار از لحظات ..........

    قدر اهل درد صاحب درد می داند که چیست
    مرد صاحب درد، درد مرد ، می داند که چیست

    انجمن فرزانگان کویر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی