گنجور

امیرمحمد محتشم

گنجور

امیرمحمد محتشم

پیام های کوتاه
پیوندها

۷ مطلب در تیر ۱۳۸۸ ثبت شده است

اسباب کشی به " بلاگفا "

امیرمحمد محتشم | چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۸۸، ۰۱:۳۸ ب.ظ


دوستان عزیز سلام !                        

یادداشت معلمانه خانه ی شماست هر کجا که باشد .

اکنون که به سبب یک سری مسائل مجبور شدم از "پرشین بلاگ" به " بلاگفا " اسباب کشی کنم ؛ از شما دوستان وهمکاران عزیزم صمیمانه عذر خواهی می کنم که شما را به زحمت انداختم .

از شما دوستان می خواهم که لینک جدید مرابه نام قبلی ( یادداشت معلمانه )  در لینک باکستان اصلاح بفرمائید .

امیدوارم که در خانه ی جدیدم به مشکلی بر نخورم .برایم دعا کنید .

دوست شما : جوکار

  • امیرمحمد محتشم

صفا و سادگی

امیرمحمد محتشم | دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۸۸، ۰۳:۴۵ ب.ظ

روزگار غریبی است.آدم ها با عنوان هایشان خودشان را معرفی می کنند . با لباس و خانه و ماشین و ...

آدم ها برای این که خود را بزرگ نشان دهند ، از مردم فاصله می گیرند. سنگ خانه هایشان را عوض می کنندو با تغییر دکوراسیون ، خود نیز تغییر می کنند. خدم وحشم ، بریز و بپاش ... ؛ این ها همه ، نشان تشخّص شده است !

  • امیرمحمد محتشم

گفتگوی آب و آتش و آبرو

امیرمحمد محتشم | جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۸۸، ۰۱:۰۹ ب.ظ

... چند مدت پیش در جلسه ی «مشاوره وراهنمایی » که از طرف اداره

ویژه ی مدیران برگزار شده بود ؛ شرکت کردم.

موضوع جلسه« حفظ حرمت والای انسانی در مدرسه بود.»

سر گروه مشاوره شعری را در مورد آبرو قرائت نمودند.جالب بود.جهت استفاده ی شما دوستان عزیز آن را در این پست منتشر نمودم.

امید وارم که مورد پسند واقع شود:



آتش و آب و آبرو با هم

هر سه گشتند در سفر همراه

شرط کردند هر یکی گم شد

با نشانی ز خود شود پیدا

گفت آتش:که هر کجا دود است

می توان یافتن مرا آنجا

آب گفت :نشان من پیداست

هر کجا باغ است وسبزه ؛بیا

آبرو رفت وگوشه ای بگرفت

گریه سر داد ؛گریه ای جانکاه

آتش آن حال دید وشد حیران

آب در لرزه شد ز سر تا پا

گفتش آتش :که گریه تو ز چیست ؟

آب گفتش : بگو نشانه چو ما

آبرو لحظه ای به خویش آمد

دیدگاه پاک کرد وناگاه
گفت : محکم مرا نگهدارید

گر شوم گم نمی شوم پیدا !
..................................................................................................


پ . ن

در همین رابطه:

ابو سلیک :خون خود را گر بریزی بر زمین به که آب روی ریزی بر کنار .

صائب : در حفظ آب رو ز گهر باش سخت تر کاین آب رفته باز نیاید بجوی خویش .

صائب : دست طمع که پیش کسان میکنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش

...پدرم (خدایش بیامرزاد ) همیشه می گفت : آبرو مثله روغن می مونه ؛ اگر ریخت دیگه نمیشه جمش کرد.

حضورتان پر برکت.....................باقی بقایتان




  • امیرمحمد محتشم

حاکمیت ضوابط در حکومت علی (ع)

امیرمحمد محتشم | دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۸۸، ۰۹:۰۶ ب.ظ

 

عبدالله بن جعفر ، داماد و برادر زاده ی حضرت علی (ع) بود. روزی در عصر خلافت آن حضرت به حضور او آمد و عرض کرد : «شایسته است تا امر کنی که برای زندگی روزمرّه ی خودم به من کمک مالی شود ، سوگند به خدا برای تأمین زندگی چیزی ندارم جز این که گوسفند یا اُلاغ خود را بفروشم .»
امام علی (ع) به او فرمود : نه ، چیزی برای تو نزد من نیست ، مگر این که به عموی خود دستور بدهی تا ( از بیت المال ) دزدی کند و به تو بدهد .
**

  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


این داستان را که مطالعه کردم ؛ برای مدتی به فکر فرو رفتم ! که چرا در جامعه ی امروزی ما چنین نباشد .کسانی که در رأس مقامی هستند امتیازات ویژه ای برای خود و خویشان و دوستان خود در نظر می گیرند ؛ در حالی که افراد زیادی در شرایط مساوی از آن امتیازات محرومند.اگر ما مسلمانیم باید تابع سیره ی پیامبر (ص) و معصومین (ع) باشیم ؛ اگر دم از خدایی می زنیم پس کو آن روحیه ی خدا محوری ؟کو آن منش عدالت محوری ؟
زمانی که در تاریخ اسلامی شبیه داستان فوق می خوانیم که عقیل برادر حضرت علی (ع) که گویا نابینا بوده جهت برخورداری از مال بیشتری از بیت المال خدمت آن حضرت می رسد؛ آن حضرت پاره ای از آتش را در دستان عقیل قرار می دهد و به وی می گوید : تو که تاب آتش دنیا را نداری من چگونه آتش آخرت را طاقت بیاورم .( با دادن مال اضافی بیت المال به تو )
زمانی که حضرت علی (ع) با آن عظمت چنین فکر می کند و از آخرت می ترسد ؛ ما چرا قدری آسمانی نباشیم و آسمانی فکر نکنیم .
اگر اعتقادمان به آخرت راسخ باشد و حضور خداوند را در زندگی احساس کنیم مطمئنا" گامی به خطا نخواهیم رفت .پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می فرماید :
بهترین نوع ایمان آن است که بدانی، هر کجا که هستی خدا با توست .
زندگی بدون یاد خداوند تاریک است پس در همه جا و در همه وقت به یاد او باشیم .

**/ کتاب داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی

 

  • امیرمحمد محتشم

خطبه بدون نقطه از امام المتقین حضرت علی (ع)

امیرمحمد محتشم | جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۸۸، ۰۲:۴۶ ب.ظ

خطبه ی بدون نقطه از امام المتّقین حضرت علی (ص)

 

دلا باید به هر دم یا علی گفت ............به هر دم بل دمادم یا علی گفت

 

سیزدهم رجب ولادت مولود کعبه حضرت علی (ع) بهترین بهانه شد تا خطبه ی شگفت انگیز و بدون نقطه ی آن امام همام را در این ایام مبارک ومیمون برای استفاده شما منتشر نمایم .باشد که خطبه ها و نامه های آن امام عزیز در نهج البلاغه روشنگر راه زندگی مان باشد.

توجه شما را برای ملاحظه ی این خطبه ی جالب و عجاب انگیز در ادامه ی مطلب جلب می نمایم . 

 

  • امیرمحمد محتشم

برش کوتاهی از کشکول شیخ بهائی

امیرمحمد محتشم | پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۸۸، ۱۱:۱۴ ق.ظ

 

در ضرب المثلی عربی آمده است :
با زن دو بار سخن بگوئید اگر نفهمید ، پس « إربع »! ( چهار بار )
در اینجا ممکن است « إربع »به معنای چهار باشد ، به این معنا که چهار بار بگوئید ، و ممکن هم است به معنای « ساکت باش » و« دیگر چیزی نگو »باشد و نیز ممکن است به این معنا باشد که او را با « مربعه » بزن ، و مربعه ، یعنی « عصــــا »



کسی شخصی را « زنا زاده » خواند . او در جواب وی گفت :
« عفیف زاده »! و اضافه کرد : دروغ بگو ، تا دروغ بگویم !
یکی از شعرای فارسی زبان ، در همین مضمون سروده است :
دی در حقّ ما ، یکی بدی گفت ☺☺☺ دل را ز غمش نمی خراشیم
مــــا نیز نکوئیش بگوئیــــــم ☺☺☺ تا هر دو ، دروغ گفته باشیم


کشکول شیخ بهائی

  • امیرمحمد محتشم

واژه نامه ی سیاسی

امیرمحمد محتشم | دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۸۸، ۰۵:۳۶ ب.ظ

 

واژه نامه ی ســـــــــــــیاســــــی

سلام دوستان عزیز !

ایام به کام

حتما" این پست را بخوانید ؛ خالی از لطف نخواهد بود!

 اگر دو گاو دارید ......
نحوه ی دوشیدن شـــــــیرهای دو گاو از دیدگاه های مختلف :

  • امیرمحمد محتشم